برای اینکه یادم نره
.
4 ساعت و نیم ازش گذشت
سالمم
کبودی ها کوفتگی ها و درد ها و گچ
سوت گوشم از شدت ضربه
کابوس ها و با جیغ بیدار شدنا پشت سر هم
سوزش خراشیدگی های رو صورت
تلاش اطرافیان برای دلداری و آروم کردنم
8 مهر 98 ساعت 12 شب و زجه هام و درد هام و امداد و پورسینا
خدا رو شکر که زنده ای
عجیبه زنده ای
کدوم گشنه رو سیر کردی که زنده ای
خوشحال باش زنده ای
.
.
ها ,زنده ,رو ,درد ,هام ,ساعت ,ها و ,و درد ,که زنده ,هام و ,و پورسینا
درباره این سایت